حضور در نمایشگاه کتاب تهران، انگیزه ای شد برای نوشتن این پست در وبلاگ ما. تعریف دقیقی از کتاب وجود ندارد، ولی بطور قطع میتوان گفت، وسیله ای تزئیناتی نیست! کتاب برای خواندن و آموختن است. ولی متاسفانه در کشور ما، تعریف کتاب در حال تغییر و تحول است. کتاب به یک وسیله تجملاتی تبدیل شده که برای تزئین دکوراسیون کاربرد دارد. جلد کتاب نقش تعیین کننده ای در خرید آن دارد.
سوم دبستان بودم که برای اولین بار به نمایشگاه کتاب رفتم. یادم هست، توی اون دوره ها، غرفه کودک خیلی شاد و سرزنده بود، اسباب نقاشی برای همه فراهم بود و بچه ها میتوانستند روی بوم نقاشی کنند. اون زمانها، نمایشگاه کتاب در محل مناسب خودش، یعنی محل دائمی نمایشگاه های تهران برگزار می شد. شاید تنها خاطره خوش از نمایشگاه کتاب هم برای همان دوره ها باشد. خاطرم نیست از کی نمایشگاه کتاب به مصلی منتقل شد، ولی هر بار که مجبور به رفتن نمایشگاه می شوم، به خودم میگویم؛ این آخرین بار است؟! دلیلش هم مشکلات فراوانی است که در مصلی برای برگزاری نمایشگاه کتاب وجود دارد.
و اما نقدهایی که همیشه وارد است:
محل نمایشگاه:
تنها توجیه منطقی مسئولان برای انتخاب مصلی جهت میزبانی نمایشگاه کتاب، وجود مترو است. حال باید پرسید در این سالها، آیا امکان ایجاد خط مترو در محل دائمی نمایشگاه های تهران نبوده است؟! یکی دیگر از مشکلات، عدم وجود پارکینگ برای خودرو ها است. خیابان شهید بهشتی یکی از مراکز اداری تهران بشمار می آید و در روزهای عادی هم پارک خودرو در آن سخت است چه برسد به روزهای نمایشگاه! در روزهای کاری امکان پیدا کردن پارکینگ از ساعت ۱۰ صبح به بعد، عملا غیر ممکن است. عدم وجود پارکینگ و سردرگمی مردمی که برای بازدید نمایشگاه به آنجا آمده اند، باعث افزایش ترافیک در اتوبان رسالت و خیابانهای اطراف می شود. اگر شما بخواهید تعداد کتاب زیادی خریداری کنید، استفاده از وسایل نقلیه عمومی خیلی سخت و گران خواهد شد. من با یکی از اهالی خیابان پاکستان که صحبت میکردم، بدلیل پارک نامناسب خودروها، واقعا در این مدت نمایشگاه خیلی اذیت شده بودند. اگر قرار است نمایشگاه همیشه در آنجا برگزار شود، باید یک فکری برای پارکینگ شود.
از مسائل حمل و نقل که بگذریم، محیط نمایشگاه هم برای میزبانی از هزاران بازدیدکننده آن مناسب نیست! برای نمونه غرفه های دانشگاهی جهنمی برای خودش بود. عدم وجود تهویه و خنک کننده، راه رفتن در این سالنها(بخوانید چادرها) را بسیار سخت کرده بود. سالن شبستان هم کمی از سالنهای خارج نداشت، ولی باز بدلیل تهویه هوا، وضع کمی بهتر بود. یکی از کارهای خوبی که امسال انجام شده بود، ثابت ماندن محل غرفه ناشران بود. ولی از دیگر مشکلات نمایشگاه، عدم وجود مکانهای استراحت مناسب هست که در تمام نمایشگاه ها بچشم می خورد. موقع نهار، وضع بدتر هم می شود. عدم وجود میز و صندلی به تعداد مناسب و همینطور عدم رعایت نظافت، فضایی غیرقابل توصیف در حیاط نمایشگاه بوجود می آورد!!!
تهیه آب آشامیدنی هم در این روزهای گرم اردیبهشت ماه در محوطه نمایشگاه و در داخل سالنها نیز از جمله مشکلات نمایشگاه است. نمایشگاهی با این حجم مراجعه کننده و تعداد بالای سالن نیاز به محلهای زیادی برای آبخوری دارد.
کتابهای نمایشگاه:
تعریف دقیقی از کتاب وجود ندارد، ولی بطور قطع میتوان گفت، وسیله ای تزئیناتی نیست! کتاب برای خواندن و آموختن است. ولی متاسفانه در کشور ما، تعریف کتاب در حال تغییر و تحول است. کتاب به یک وسیله تجملاتی تبدیل شده که برای تزئین دکوراسیون کاربرد دارد. جلد کتاب نقش تعیین کننده ای در خرید آن دارد. رنگ، سایز، نوع صحافی از اصلی ترین آیتم ها در انتخاب کتاب شده است. البته این برای کسانی است که مشکل مالی نداشته باشند. افرادی که مشکل مالی داشته باشند، آیتم قیمت هم در انتخاب وارد می شود.
ناشران هم برای فروش بیشتر، به این جهت حرکت می کنند. وقتی یک کتاب، با چندین نوع صحافی مختلف منتشر می شود، بیشترین فروش متعلق به نفیس ترین جلد خواهد بود. فکر میکنم در کشورهای دیگر بعد از محتوا و موضوع کتاب، به نوع کاغذ داخلی کتاب و همینطور راحتی ورق زدن و سبک بودن کتاب توجه داشته باشند تا داشتن جلد نفیس؟! شاهد این ماجرا، کتابهای خارجی ای است که در این نمایشگاه هم بفروش میرسند. مثلا نوع کاغذ داخلی کتابها خیلی با دقت انتخاب شده است و کمک زیادی در خواندن کتاب می کند. این در حالی است که همین کتابهای داخلی با جلد نفیس، نامناسب ترین کاغذ را برای صفحات داخلی انتخاب میکنند.
مورد دیگر در مورد کتابها، محتوای آنها است. همانطور که می دانید، بیشتر عنوانهای کتابها، ترجمه هستند و یک ترجمه روان و مناسب، چیز کمیابی است که باید دنبال آن بگردید. خود من چند عنوان کتاب را مدنظر داشتم که بخرم، ولی بدلیل ترجمه نامناسب، از خرید آنها پشیمان شدم. حالا اینکه چطور به این نتیجه برسیم، بماند. ولی اوضاع ترجمه هم در کتابها به یک معزل بزرگ تبدیل شده است.
اطلاع رسانی نمایشگاه:
اطلاع رسانی نمایشگاه با وجود سایت و برنامه های موبایل عرضه شده در سایت و مارکتهای مختلف خیلی خوب بود. البته این برای کسانی است که قادر به استفاده از برنامه ها باشند. گرچه اکثر افراد که گوشی هوشمند دارند، بازی ها و برنامه های سرگرم کننده را روز بروز دانلود و استفاده میکنند ولی این برنامه ها … . اما اطلاع رسانی داخل نمایشگاه مثل همیشه ناکارآمد بنظر میرسید. البته یک قسمت جالب و کاربردی، بروبچ از من بپرس بود که در محیط خارجی نمایشگاه مردم را راهنمایی می کردند. البته بیشتر مشکلات از افرادی ناشی می شود که قبل از مراجعه نمایشگاه غرفه و سالن مورد نظر خودشان را مشخص نمیکنند! و در نمایشگاه بدنبال آنها می گردند که علاوه بر ازدحام در نمایشگاه باعث ناکارآمدی بخش اطلاع رسانی نمایشگاه می شوند.
بازدیدکنندگان:
یکی از بزرگترین مشکلات نمایشگاه کتاب ما بازدیدکنندگان هستیم! خیلی از افراد هدف خاصی برای مراجعه به نمایشگاه ندارند. این مشکل در نمایشگاه الکامپ هم وجود دارد، ولی بعلت دریافت ورودی، کمتر است. با وجود شرایط بد مسیر، سالنها و غیره، اینکه یک تعداد برای گذران وقت به نمایشگاه می آیند خیلی جالب توجه است؟! مشکل بعدی گشتن بی هدف در نمایشگاه است که باعث ازدحام جمعیت می شود. درست است که نمایشگاه کتاب برای همه است، و تمام افراد جامعه با هر سطحی می توانند از آن بازدید کنند؛ ولی چه خوب میشد که هر روز از نمایشگاه را به یک قشر محدود می کردند تا هم ازدحام کمتر شود و هم مشکلات فرهنگی کمتر شود. مثلا یک روز برای سالمندان و کودکان، یک روز برای جامعه مهندسین و پزشکان، چند روز برای دانشجویان مقاطع مختلف، چند روز هم برای عموم بازدیدکنندگان. البته نمیدانم عملی هست یا نه، ولی فکر میکنم اینطوری مشکلات کمتر می شوند.
در سالن شبستان یک بورد در نظر گرفته شده بود، که هر کسی میتوانست نظرش را در مورد کتاب بنویسد، بنظر ایده خوبی می آید ولی نحوه اجرای آن کمی مشکل داشت، اگر آن را در محوطه باز نمایشگاه می گذاشتند خیلی بهتر بود. البته برخی افراد که امثال آنها کم نیستند، منظورم آنهایی است که دائم در شبکه های اجتماعی در حال فحش و حال گرفتن این و آن هستند، در این بورد خیلی فعال بودند. مثل ویدئو اسطوره مقاومت سروش رضایی!!!
آخرش
تعداد از افراد کتاب دوست هستند که به دوستانشان کتاب هدیه می دهند؛ ولی حتما دقت داشته باشید که دوستتان هم آدم کتابخونی باشد. چقدر خوبه که، کتابی را خودتان خوانده اید و از آن خوشتان آمده، هدیه بدهید(البته تمیزی کتاب هم شرط است).
یک توصیه هم به خریداران کتاب، لطفا و خواهشن تا زمانی که کتابهای خریداری شده در نمایشگاه را نخوانده اید، کتاب جدید خریداری نکنید. کتاب وسیله زینتی نیست. خرید کتاب خوب است ولی نه به اندازه خواندن آن! من بشخصه اکثر کتابهایی که میخوانم را از طریق وب پیدا میکنم و نسخه الکترونیکی آن را با موبایل/تبلت/کامپیوتر مطالعه میکنم. به شما هم توصیه میکنم که قبل از تهیه کتاب چاپی، سری به وبسایت کتابناک(بهترین مرجع دانلود کتابهای الکترونیکی) بزنید. با اینکار علاوه بر رعایت حقوق ناشر کتاب، از هدر رفتن منابع طبیعی(کاغذ) جلوگیری میکنید.
کتابهای خارجی را هم بدلیل محدودیت های موجود، امکان خریدش برای همه وجود ندارد؛ اگر شما هم از این دسته هستید، این مرجع خوبی برای کتابهای تخصصی کامپبوتر است. این وبسایت هم کتابهای بیشتری را در زمینه های علوم مختلف پوشش می دهد.
نظرات کاربران
نظر خود را بفرستید:
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.